طبق آمار غیررسمی ایران، رتبه یک رقمی را در دنیا از لحاظ طراز تولید در فیلمهای سینمایی دارد و برخی از ایران بهعنوان هالیوود خاورمیانه یاد میکنند.
بهطور متوسط سالانه70 فیلم بلند در ایران ساخته میشود که رقم قابل توجهی در مقایسه با دیگر کشورها و حتی بیشتر از کشورهایی همچون آلمان و انگلیس است.
از سویی دیگر رکود اقتصادی گریبانگیر همین سینماست. سینما در رقابت با دیگر رسانهها، همچون تلویزیون، ماهواره، ویدیو، دیویدی و اینترنت عقب مانده است و ساختن فیلمی که بتواند تماشاگر را واقعاً جلب کند هر روز مشکلتر میشود.
صنعت - هنر سینمای کشور ما رشد قابل توجهی داشته ولی صنعت نمایش ما دچار نقصان است. شاخص تعداد سینما در ایران، نسبت به رشد جمعیت در زمره فقیرترین کشورها از نظر کمی است و از طرف دیگر حجم تولیدات ما روز به روز بیشتر میشود.
با این اوصاف سؤال اینجاست که در چنین شرایطی چگونه است که سالانه ٧٠ فیلم تولید میشود که در خوشبینانهترین حالت ٤٥ فیلم در نوبت اکران قرار میگیرد و هر سال حجم تعداد فیلمهای باقیمانده به تعداد فیلمهای تولید شده در سال بعد و فیلمهایی که از سالهای گذشته در نوبت اکران باقی ماندهاند اضافه میشود.
سالنهای سینما برای تلویزیون
سیروس الوند کارگردان سینمادر پاسخ به این سؤال که چرا حجم تولید سالانه ما با تعداد سینماها هم خوانی ندارد معتقد است فضای نمایش ما باید دگرگون شود. او میگوید: 40سال پیش تمام سینماها فیلم خارجی نمایش میدادند و علاوه بر آن 90فیلم تولید ایران هم اکران میشد.اما امروزه ما سالن نداریم و با ساخت 2 یا 3 سالن هم مشکل ما حل نمیشود.
در تهران حداقل به 100سالن نیاز داریم.زمانی تهران تنها 6میلیون جمعیت داشت و سینماها در منطقه عباس آباد مجتمع بودند.امروزه با تغییراتی که در تهران شاهدیم همه سینماها به مرکز شهر منتقل شده و سالن هم نداریم. آن موقع سوپرمارکت ها هم فیلم نمیفروختند. شاید دلیل آخر رکود سینما، غیرجذاب بودن فیلمها باشد. حتی بلیت سینما هم در مقایسه با دیگر هزینهها قیمت چندانی ندارد.
به اعتقاد این کارگردان چرخه تولید فیلم نباید متوقف شود و باید ساختار و نظام نمایش تغییر کند. بخش خصوصی باید سرمایهگذاری کند. دولت نباید در تولید فیلم رقیب بخش خصوصی شود و فیلمهایی تولید کند که غیرضروری هستند و با اهداف خاص ساخته میشوند. مشکل اینجاست که گاهی تلویزیون هم تصمیم میگیرد فیلمهایش را در سینما اکران کند و آن وقت است که اوضاع قمر در عقرب میشود. باید دید این بودجهها از کجا میآید که در مورد بعضی حتی اصراری برای اکران وجود ندارد.
افتتاح سینما آزادی و چند گام به جلو
غلامرضا موسوی تهیهکننده فیلم اما معتقد است معمولا تعداد فیلمهایی که با نیت به نمایش در آمدن در سینماها تولید میشوند از 40فیلم یعنی همین تعدادی که سالانه اکران میشود فراتر نمیرود. فیلمهایی که برای مخاطب عام ساخته شده معمولا هر سال بدون مشکل اکران میشوند ولی فیلمهای با مخاطب خاص و تجربی معمولا مشکلاتی در زمان نمایش پیدا میکنند چون سینما دارها معمولا تمایلی به نمایش این دسته فیلمها ندارند.
او میگوید: من زمانی پیشنهاد دادم که در ایران هم مثل اروپا برای بعضی سینماها یارانه در نظر گرفته شود که فیلمهای با مخاطب خاص را اکران کنند.در فرانسه تعدادی سینما یارانه دریافت میکنند و فیلمهای با مخاطب خاص را نمایش میدهند.
بخش اعظم فیلمهای اکران نشده ما حدود 80فیلم تجربی و خاص هستند که اساسا اکران اینها در گروههای سینمایی چندان منطقی بهنظر نمیرسد. این فیلمها باید بهطور متداوم در سینماهای مشخصی اکران شود که مطمئنا بعد از گذشت 6ماه تا یک سال مخاطب این قبیل فیلمها دیگر میداند فیلم مورد نظرش را در کدام سینما جستوجو کند. اما کمبود سینما نکته بعدی است که با آن مواجه هستیم.کشوری که حداقل 2هزار سالن سینما نیاز دارد تنها 300 سالن نمایش فیلم دارد و در حقیقت حدود 50سینما قابل بهرهبرداری و در حد استاندارد هستند و بقیه بیغولهاند.
حالا تصور کنید همین 50سینما باید سرمایه ساخت فیلم را برگردانند. منطقی است که سینما دار هم ترجیح میدهد فیلمهایی را اکران کند که خوب بفروشد. اما این تهیهکننده معتقد است با افتتاح سینما آزادی یک دگرگونی وسیع در اکران فیلمها به وجود خواهد آمد.
افتتاح سینما آزادی باعث تغییر در نوع، شکل و تعداد اکران خواهد شد.با اضافه شدن 5سالن سینما که هر یک میتواند سرگروه باشند و با توجه به موقعیت مکانی سینما آزادی، انشاالله اگر قول دکتر قالیباف، شهردار تهران عملی شود و این سینما در 22بهمن امسال افتتاح شود ما میتوانیم سال آینده مسئله اکران را به شکل متفاوتی بررسی کنیم و تعداد فیلمهای بیشتری را در سینماها نمایش دهیم.
نبود سرمایهگذار بخش خصوصی
محمد مهدی دادگو تهیه کننده فیلم در این زمینه معتقد است: زمانی قرار ما این بود که با فیلمهای عامه پسند به رونق سینما برسیم، اما به رونق کاری سینماگر رسیدیم. رونق سینما به یک پدیده احتیاج داشت و آن هم این بود که سالن نمایش به وجود بیاید، محل ملاقات مناسب تماشاگر و اثر باید ساخته میشد که متأسفانه پس از ربع قرن هنوز تعداد سالنهای نمایش ما به اندازه 30سال قبل نیست. در حالی که جمعیت تماشاگر فیلم 2 برابر شده است.
مقصر این امر مرکزی است که میداند ما سالن و صندلی نیاز داریم. تا وقتی سالن کافی برای نمایش وجود نداشته باشد فیلمها مجبورند بر سر سالنها و امکانات با هم بجنگند که طبیعی هم هست. اگر سالن به وجود بیاید دعوای صاحبان فیلمها بر سر مسائل مهم تری خواهد بود نه بر سر حضور و امکانات و اینکه چرا سینمای فلان شهرستان فیلم اکران دوم تو را نشان میدهد ولی فیلم اکران اول من را نشان نمیدهد.
به اعتقاد این تهیهکننده یکی از مهمترین دلایل به وجود آمدن این معضل عدم تمایل سرمایهگذاران بخش خصوصی به فعالیت در این حوزه است.او در ادامه میگوید: من راه حل را در این میدانم که باید بپذیریم بهرغم تمام دغدغهها و برنامهریزیها و قانون گذراندنها، بخش خصوصی تمایلی به سرمایهگذاری در زمینه ساخت سینما ندارد. بافت اقتصادی مملکت ما به گونهای نیست که کسی ١٠ میلیارد تومان بدهد و یک مجموعه سینمایی بسازد. برای سرمایهدار یا سرمایهگذار صرف نمیکند که ١٠ میلیارد تومان را بلیت به بلیت طی سالیان به دست بیاورد در حالی که خیلی راحت میتواند در عرصههای دیگر این سرمایه را در زمان خیلی کمتری ارتقاء دهد.ضمناً بیدردسرتر به سود مورد نظربرسد.
مشارکت بیشتر دولت و شهرداری
سیروس تسلیمی تهیهکننده دیگر سینما نیز معتقد است :مسئولین امر در وزارت ارشاد باید پاسخ گوی ناهماهنگی بین حجم تولید و نمایش فیلم در سینما باشند. اینکه چرا در سال اینقدر پروانه ساخت صادر میشود و در مقابل امکان اکران فیلمهای سینمایی وجود ندارد او میگوید:بهنظر من سینمای ما از حالت حرفهای خارج شده است به این معنی که همه ارگانها مشغول فیلمسازی شدهاند و اینها بودجههایی را وارد سینما میکنند و با این بودجهها تعدادی کارگردان و تهیهکننده نابلد وارد این کار میشوند و البته اغلب این فیلمها اکران نمیشوند.
این فیلمها تنها کاری که میکنند این است که وقت لابراتوار و دوربین را از بقیه میگیرند.شاید برای بسیاری از اینها اکران فیلم از اهمیت چندانی برخوردار نباشد.در این میان تعدادی فیلم حرفهای باقی میماند که فرصت اکران پیدا نمیکند و در نهایت چند تهیهکننده راضی میشوند و بقیه هم چنان ناراضی هستند.شاید اضافه شدن تعداد سالنهای سینما، همچنین در نظر گرفتن تسهیلاتی برای اکران فیلمهای فرهنگی بتواند این مسئله را بهبود ببخشد.
اما این تهیهکننده در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود تعداد کم سینماها هم چنان همین تعداد فیلم سالانه تولید میشود، میگوید:هر سال بهطور میانگین10 کارگردان جدید وارد این عرصه میشوند. در مجموع کشور ما حدود 600کارگردان دارد که از یک فیلم به بالا کارگردانی کردهاند.همه اینها از راه سینما امرار معاش میکنند و باید این تعداد فیلم تولید شود و در نظر بگیرید که این تعداد کم نیستند. از طرف دیگر ما همه ساله تعدادی فارغ التحصیل از دانشکدههای هنر داریم که همه اینها باید وارد بازار کار بشوند و در نهایت داستان سینمای ما داستان یک مویز و 40قلندر است.
اما غیراز آمریکا که تعداد سینماهای گستردهای دارد و گاهی یک فیلم را در 300سینما اکران میکند در اروپا هم فیلمها متنوعند و در گروههای کوچک اکران میشوند. ما هم میتوانیم طی یک چرخه درست عرضه و تقاضا تعداد فیلمهای بیشتری اکران کنیم.
اگر دولت در هزینه تبلیغات سهیم شود و شهرداری هم مشارکت بیشتری داشته باشد شاید اوضاع بهتر شود.ضمن اینکه سینمای ما دولتی است و سینما هم باید در اکران سهیم باشد. در حال حاضر متأسفانه تلویزیون هم در جذب مخاطب از سینما پیشی گرفته است و آنچه زمانی جزو خط قرمزها بود به سادگی در تلویزیون مطرح میشود ولی قوانین در سینما روز به روز شدیدتر و سخت گیرانهتر میشود.